بی‌حال

ساخت وبلاگ
منتظر بودن را دوست نداشته‌ام هیچ‌وقت، رفته رفته کسل و خسته و بی‌حالم می‌کند، چند وقتی می‌شد که احساس کرختیِ رابطه‌ام با تِ تشدید دار را حس میکردم، سعی به ندیدن کردم و خب.. موفق هم بودم، اما وقتی احمق فرض می‌شوم، حوصله‌ی مهربان بودن و درک‌مند بودن را هم ندارم دیگر..

بگذارید کمی هم من نصیحتتان کنم، نصیحت که خیر بهتر است بگویم منع‌تان کنم، منع از چه؟ می‌گویم..

لطفا به توانِ اِن، وقتی کسی را اصلا درک نمی‌کنید و به بیانی دیگر بویی از درک نبرده‌اید، انتظار نداشته باشید آن شخص هم تا آخر عمرش درکتان کند و بی‌درکیِ شما را ندید بگیرد! انتظار نداشته باشید همه برای اینکه حس بهتری به زندگی داشته باشید خودشان را به کوری و کَری بزنند! انتظار نداشته باشید وقتی هیچ‌چیز از احوال طرف مقابلتان نمیدانید وَ وقتی برایتان توضیح می‌دهد و به جای خواندن/شنیدن حرفای خودتان را بزنید، جزئیات زندگی و احوالتان برایشان مهم باشد!

هر شخصی کاسه‌ی صبری دارد.. کاسه نه؟ دیگ.. بالاخره هرچقدر هم بزرگ باشد، روزی از فرطِ بی‌شعور بودنِ اطرافیان پُر خواهد شد.. 

یک نصیحت هم دارم! هرگز فراموش نکنید که وقتی نیاز داشتید که کسی درکتان کند، چه کسی کنارتان ماند و همه‌ی بدرفتاری‌هایتان را به جان خرید که دوباره به زندگی برگردید..

اگر فراموش کردید و به جای خواندن/شنیدنِ حرف‌هایش، بهانه آوردید که حسابی مشغولید، می‌توانید به این جمله بسنده کنید؛

  Go to the hell

صبحِ‌دل‌انگیز...
ما را در سایت صبحِ‌دل‌انگیز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khandehayekeshdar بازدید : 260 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 12:36